از همه جا

امتحانمو ۲۰ شدم.

ماهیم خوب نمیشه..

ینی میگی میمیره ؟؟؟

 

تغیرات

امیدوارم از قالب جدید ما    همه خششون بیاد. سحر جون تو هم خوشت میاد دیگه نه؟

بالا خره فردا تلسم این پروژه ۳دی  میشکنه و ما میریم دانشگاه و خلاص .

همین بود خبر های امروز

 

سحر نکنه منظورت منم از نوشته های پایین ؟؟؟؟؟ هان ؟؟؟؟

بابا من که اگه از همین الان مودام برف بیاد تا اخر زمستون هر روز ذوق میکنم به عشق دیدن بارش برف از خواب بیدار میشم و هر روزش برف بازی میکنم. تو که خودت این چیزارو میدونی که بابام جان .

بگذریم.  

راستی یه خبر بد . یعنی خیلی بد . خیلی خیلی بد.(لطفا مطلب زیرو با حالت نوحه بخونید)

ماهیم داره میمیره     من طاقت دوریشو ندارم . ماهیه من باید سومین عیدش رو هم ببینه . اخ سحر کجایی که ببینی.

روز اول ذوق می کنی خودتو میکشی انگار این آخرین فرصته . می ری برف بازی . پرده ها رو میکشی کنار بارشش رو تماشا میکنی، روی اجاق قابلمه قل قل میکنه ... دم به دم چایی دم میکنی یا قهوه ! هی زارت و زورت یا شاید هم فِرت و فورت از منظره ی برفی جلوی پنجره عکس میگیری . فردا صبحش دوباره از خواب پا نشده نگاه میکنی لبخند می زنی "هنوز داره می باره ؟!!!" اما روزای بعد ابروهاتو می ندازی بالا ... که " جدی هنوز داره می باره ؟!" ... فکر می کنم فردا با لب و لوچه آویزون پای پنجره با خودت بگی: چرا بی خیال نمی شه !؟

تعطیلات مزاحم

با با این چه وضعیه

هی برف میاد هی تعطیل میکنن هی برف میاد هی تعطیل میکنن هی برف میاد هی ......

اه خسته شدم واسه چی تعطیل میکنن اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عرضم به حضورتون که این روزا هیچ اتفاق خاصی نمیوفته . البته از صدقه سر این تعطیلات همش تو خونه ایم. اتفاقی هم بیفته ما نمیفهمیم.

از همه ی اینا بگذزیم یکی نیست به ر - الف بگه با کی اشتباه گرفتی من نه ماهم نه ستاره .

دست از سر ما ور داره بره دیگه اِ . خستم کرده دیگه اه. ادم به این سیریشمی ندیده بودیم.

راستی      سحر جون چرا اسم منو با این ح مینویسی ؟؟؟؟؟؟ این طوریه===> مهسا نه محسا

 

 

رهایی

به به بالاخره امتحان زبانمونو هم دادیمو خلاص شدیم. با این وجود میمونه یه ۳دی مکس که پروژشو هم بدیم و دیگه کلا خلاص شیم. البته بعد از همه اینا   گلاب به روتون      میمونه درسایی که سقوط کردن. میدونید که!!     

که اونا عبارت اند از : تاریخ ایران و جهان - زبان عمومی و زبان فنی . ببخشید دیگه سانسور شد.

 

 

فکر کنم تونستم با یه لیوان چایی گرم خودم و دلگرم کنم!

 

سحر کوچولو

عنوان نداره

من خودم حوصله خوندن مطالب طولانی یو  به هیچ عنوان ندارم. ولی شما برین ای قسمت دوست من را بخونید.قشنگه ینی بد نیست.

موتوشکر

اصل و فرع

به قول روباه :   ( آنچه اصل است از دیده پنهان است)

بفرما اینم از بار مفید اطلاعات وب لاگ ما . انوقت هی بگین بی محتواس

دوست من

 

دوست من ، تو خوب هشیار و دانا هستی ؛‌ یا نه تو عین کمالی و من هم با تو از روی دانایی و هشیاری سخن می گویم . گرچه من دیوانه ام . ولی دیوانگی ام را می پوشانم . می خواهم تنها دیوانه باشم .

دوست من ، تو دوست من نیستی ، ولی من چگونه این را به تو بفهمانم ؟ راه من راه تو نیست ، گرچه با هم راه می رویم ، دست در دست .   

 

کتاب پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران