بعد از مدت ها دوباره دارم متن میذارم ...

تنهایی که مزه نداره...

فقط اومدم بگم دلم برای یار وبلاگیم تنگ شده، قدیمی ترین یارم

دلم تنگه برای خنده های غیر قابل کنترلش... شیطنتاش... غرفه گرفتنامون... و همه خاطراتی که با هم داریم

نمیدونم چرا از هم دور شدیم


نمیدونم به اینجا سر میزنی یا نه

نظرات 5 + ارسال نظر
Amin 6 مهر 1395 ساعت 17:40 http://amin1361.persianblog.ir

سحری نامردی کجایی خواهر کوچولوم

Amin 2 دی 1395 ساعت 22:03 http://amin1361.persianblog.ir

سلام
سحر خوبم خوبی؟
خنده داره دلم واسه نگین تنگ شده دنبال یکی می گشتم بشه باهش درد دل کرد که نبود تو هم که نیستی اما به قول نگین می دونم میشنوی و جوابم را میدی
چرا نگین اینحوری شد واسه من
پس من کی بزرگ میشم
تا کی باید بغض گلومو بگیره
هان سحری جواب بده دیگه
خدافظ عزیزم

Amin 10 آذر 1397 ساعت 02:38 http://amin1361.persianblog.ir

آجی سحر سلام
دوست دارم هرجا هستی تو تو این دنیا مثه خواب مثه یه تیکه ابر کوچولو واسه م بودی
شاد و کوچولو باشی هرجا پیش هرکی هستی عزیز هر کی هستی سلام داداش امین را ابلاغ کن بهش

Amin 15 فروردین 1398 ساعت 02:12

ای سحری نمیری نه بنیری ک نیستی کجایی تو کوچولو زنگ میزنم خونه تون ها اکه پیدات نشه

نگین 11 آذر 1402 ساعت 14:37

سلام عزیزم‌خوبی؟ نگینم
دختری با دامن حریر
امیدوارم بیینی پیامم رو
بهم ایمیل بده اگه دیدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد