( این پست صرفا هیچ ربطی به روحیه من و سحر نداره . اینو برای اونایی که فکر میکنن به آخر دنیا رسیدن گذاشتیم . )
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
آن خدایی که تو بزرگش خواندی ،
به خدا مثل تو تنهاست بخند
دستخطی که تو را عاشق کرد شوخییه کاغذ ماست بخند
فکر کن که درد تو ارزشمند است ،
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست ،
تازه ا نگار که فرداست بخند
ببین!
ننویس دیگه .
به خدا خواننده هات گناه دارن!
سلام
وبلاگ خوبی داشتین موفق و موید باشین
سلام وبلاگ خوب و سر پای دارین ولی نوشته ها معلوم نیست مال سحر یا مهسا البته اگه نام نویسنده خانم باشه که آمار سایت همینجور بالا میره حالا اگه اسمها دو تا باشه که دیگه ..
مطالب وبلاگ آدمو سر حال میاره راستی این پسوند کو چولو در اکثر نوشته ها معنی خاصی داره ؟موفق باشین
بازم به من سر بزنین
سلام
خیلی اتفاقی اومدم توی وبلاگتون.فقطم همین شعر اول رو خوندم!اما خوشم اومد.برای روحیه دادن!
خیلی قشنگ بو د کیف کردم همیشه پیروز باشی.
هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
آن مخترع و دانشمند دوست داشتنی و ارجمند که روزی از سر عشق به نوع بشر و برای ارتقاء سطح آگاهی و به قصد خدمت رسانی به نوع بشر اختراعی را به ثبت می رساند هیچ نمیداند که چه اتفاقی بعدها بر سر این ابزار نوعدوستانه او خواهدآمد شاید اگر در قبر خوابیده باشد با شنیدن وقایع و نیاتی که در پس استفاده از ابزار اختراعیش نهفته است به قول قدیمی ها تنش در گور بلرزد.
روزنامه ها، رسانه ها و بطور کلی ابزار ارتباط جمعی آنطور که همه ما از آن اطلاع داریم و آموخته ایم به قصد ارتقاء فهم و آگاهی و علم بشر و به قصد آگاه ساختن و خدمت به مردمان ایجاد شد و به تکثیر انبوه و جهان شمول رسید.
اما متاسفانه بیشتر جوامع از این ابزارها برای پیشبرد مقاصد و اهداف تاریک و سیاه استفاده میکنند.
ابزاری که باید باعث آگاهی مردم شود، باعث گمراهی و به انحراف کشیدن شده و جایی که باید مردم را آگاه و به رشد و تعالی برساند آنها را فریب داده و به کتمان حقیقت و یا تخریب بزرگ مردان یا اَبر مردان میپردازد.
اگر استاد ایلیا ما را به خواب دعوت میکرد و همچون افراد شما نظیر... به نام شفا دهی و انرژی درمانی از ما و مردمان اخاذی میکرد. او را راحت میگذاشتید و حتی تشویق و تبلیغ میکردید!
تازشم تا اونجایی که من یادمه زمین گرده و اول و آخر نداره یعنی وقتی که فکر میکنی به آخرش رسیدی شاید دقیقا وایسادی روی نقطه آغاز
دوباره تازشم که میدونی قاف کجاست ؟ خوب به قول فاطمه یه کوچه مونده به آخر دنیاست !
پس اگه رسیدین به آخر دنیا چرا یه کوچه قبلش من شمارو ندیدم یا شما منو ندیدین ؟
شایدم شما منو دیدین و واسه همینه که به آدمک میگین که بخنده !
نمیدونم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
من یک دختری را دوست دارم که دختر مامایم هست و او هم مرا بینهایت دوست دارم و انشاءالله بزودی نامزد هم میشویم.... ولی بنابر وجوهاتی نمیتوانم اسمش را اینجا بگذارم.....
ممنون مهسا جان ازین پرسش تان.
کوچولوی ناز....
او دختر برادر مادرم هست....
برادر مادر را (( ماما )) گویند...